پردیس
دنیا، مثل یک دوربین عکاسی است، پس عادت کنیم همیشه لبخند بزنیم

 

فردوسی، شاعری است که با خنده هر مظلومی، شاد می شود و با اندوه آنها، جامه سیاه بر تن می کند.

او از هنر و شعر و احساس، بناهایی ساخته است که هیچ توفان سختی، نمی تواند خرابش کند و هیچ حادثه ای نمی تواند از یادها و خاطره ها پاکش.

«بناهای آباد گردد خراب

ز باران و از تابش آفتاب

پی افکندم از نظم کاخی بلند

که از باد و باران نباشد گزند».

فردوسی، نقاشی است که با زبان خامه، تاریخ می آفریند و از هر رنگ عشق و تنفر در آن به کار می برد.

زنده باد یادش و درخشان باد نامش بر فراز تاریخ.

 




تاریخ: دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط رضا ارضی سلطان

 

 

 


 
پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملالشعرایی داشته است. وقتی بهار جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند.

امتحان از این قرار بود که بهار می‌بایست در مجلسی حضور پیدا کند و با واژه‌هایی که به او گفته می‌شد، از خود رباعی بسراید که دربرگیرنده همۀ آن واژه ها باشد.
اولین سری واژه‌ها از این قرار بود:
خروس ، انگور ، درفش ، سنگ

و بهار اینچنین سرود
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست
خون دل انگور فکن در رگ و پوست
عشق من و تو قصۀ مشت است و درفش
جور تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست
سپس واژه های :
تسبیح ، چراغ ، نمک ، چنار

بهار سرود :
با خرقه و تسبیح مرا دید چو یار
گفتا ز چراغ زهد ناید ا نو ا ر
کس شهد ندیده است در کام نمک
کس میوه نچیده است از شاخ چنار

و در آخر:
گل رازقی ، سیگار ، لاله ، کشک
و بهار چنین سرود :
ای برده گل رازقی از روی تو رشک
در دیدۀ مه ز دود سیگار تو اشک
گفتم که چو لاله داغدار است دلم
گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک
بهار خود می گوید : در آن مجلس جوانی بود طناز و خودساز که از رعنایی به رعونت ساخته و از شوخی به شوخگنی پرداخته با این امتحانات دشوار و رباعیات بدیهه باز هل من مزید گفته و چهارچیز دیگر به کاغذ نوشت و گفت تواند بود که در آن اسامی تبانی شده باشد و برای اذعان کردن و ایمان آوردن من ، بایستی بهار این چهار چیز را بسراید :
آینه ، اره ، کفش ، غوره

من برای تنبیه آن شوخ چشم دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را هجایی کردم که منظور آن شوخ هم در آن هجو به حصول پیوست و آن این است :

چون آینه نورخیز گشتی احسنت !
چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره
 نشده مویز گشتی احسنت!




 
 

 
 

 




تاریخ: سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط رضا ارضی سلطان

پدر پارک ساعي و درختان ولیعصر که بود؟


*
آنهايي كه در دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تهران تحصيل كرده اند، در محوطه
سرسبز دانشكده مزار مردي را مي شناسند كه پايه گذار جنگلداري علمي در ايران
است.* *«مهندس كريم ساعي»* *كه روزگاري در دانشكده كشاورزي تحصيل مي كرد، حالا
در پناه سايه درختان كهنسال دانشكده آرميده است. مردي كه اولين مدير جنگلباني
كشور بود و براي اولين بار آماري از مساحت جنگلهاي كل كشور را تهيه كرد.
يادگارهاي زنده اش هنوز وجود دارند : پارك ساعي و درختان تناور خيابان وليعصر
تهران به ابتكار و طراحي او ايجاد شدند.*
ساعي در سال ۱۲۸۹ در مشهد متولد شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسۀ عالی
(
دانشکده) فلاحت دانشگاه تهران (واقع در كرج) گذراند و در سال ۱۳۱۰ با درجۀ
مهندسی فارغ‌التحصیل شد. با قبولي دردوره اعزام محصلان به خارج از كشور براي
مدت دو سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و با درجه ممتاز فارغ
التحصيل شد. موفقيت هاي تحصيلي او باعث شد تا مجله علمی تخصصی در فرانسه، او
را به عنوان یکی از چهره‌های شاخص علم جنگل در آن سالها معرفی كند. پس از آن
فوق ليسانس خود در رشته آمار جنگل را در سال ۱۳۱۶ ازدانشگاه بركلي كاليفرنيا
گرفت و به كشور بازگشت.
وقتي در ۱۳۱۷ «دايره جنگل» به عنوان اولين نهاد مديريت جنگل ها در كشور راه
اندازي شد، ساعي تصدي آن را برعهده گرفت و *بر اثر اقدامات او يك سال بعد اين
نهاد كوچك به «اداره جنگلباني» و بعدها به «اداره كل جنگلها» ارتقاء يافت. در
همان سالها او و همكارانش قوانين و مقررات جنگل را تدوين كردند و به تصويب
مجلس آن زمان رساندند.*
*
اما رياست او بر اين اداره كل دوام چنداني نداشت و برخي از سودجويان كه
قوانين و مقررات جنگل منافع اقتصادي شان را به خطر انداخته بود، با استفاده از
نفوذ برخي افراد پرونده شكايتي از ساعي را به ديوان كيفري بردند و او را از
كار بركنار كردند. با اين حال ساعي خانه نشين نشد و پيشنهاد كرد تا در دانشكده
منابع طبيعي دانشگاه تهران رشته جنگل ايجاد شود و خود نيز به عنوان استاد در
اين دانشكده مشغول به كار شد.***
*
ساعي موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ براي اولين بار مساحتي از جنگل هاي ايران را
تخمين بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب «جنگل
شناسی» را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پی
ریزی شد.***
*
با تأسیس بنگاه جنگلها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل
این بنگاه، مشغول فعالیت شد. ***
*
در پانزدهم آذرماه ۱۳۲۸ نشریۀ مخصوص کارکنان بنگاه جنگل‌ها را با عنوان
خبرنامۀ بنگاه جنگل‌ها منتشر کرد که اولین نشریۀ ایرانی در زمینۀ منابع طبیعی
بود. این نشریه پس از سالیان دراز هنوز هم با نام فصلنامه جنگل و مرتع به حیات
خود ادامه داده است.** *
مسئوليت هاي ساعي باعث شده بود تا او دائماً براي تحقيق و پژوهش در سفر باشد و
در يكي از همين سفرها نيز از دنيا رفت. وفات او در چهارم دی ماه ۱۳۳۱ هنگام
بازگشت از شیراز به تهران و بر اثر سانحۀ سقوط هواپیما اتفاق افتاد. گويي خود
مي دانست كه به دليل سفرهاي پي در پي عمري كوتاه دارد و در۴۲ سالگي وصيت كرده
بود تا او را در دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران به خاک بسپارند.
مرگ زود هنگام مهندس کریم ساعی باعث تأسف فراوان همکاران، شاگردان و مجامع
علمی کشور شد و ضايعه درگذشتش در مطبوعات و محافل کشورهای دیگر نیز بازتاب
داشت...
روحش شاد...


 




تاریخ: چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط رضا ارضی سلطان

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 532
تعداد مطالب : 168
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



.